عسل بدیعی دانشآموخته علوم تغذیه ازدانشگاه آزاد است. فریبرز عربنیا بازیگر ایرانی همسر اوست. به گزارش ایسنا وی در تاریخ ۱۱ فروردین ۱۳۹۲ در بیمارستان لقمان دچار مرگ مغزی شد.وی در تاریخ ۱۲ فروردین ۹۲ دارفانی را وداع کرد.
وی همسر سابق فریبرز عرب نیا ست و یک پسر دارد، او از سال ۱۳۷۵ به سینما راه یافت و با فیلم بودن یا نبودن فعالیت حرفهای خود را آغاز کرد.
همسر سابق عسل بدیعی(فریبرز عرب نیا)
عسل بدیعی لیسانس علوم تغذیه از دانشگاه آزاد است ،سه ترم از دوره نمایش در دانشگاه آزاد اسلامی گذرانده.با بازی در اولین حضور سینمایی اش بودن یا نبودن خوش درخشید اما هیچگاه تنوانست در فیلمهای بعدی این موفقیت را تکرار کند.
فیلم شناسی
(۱۳۷۶) بودن یا نبودن (کیانوش عیاری) بازیگر
(۱۳۷۸) دستهای آلوده (سیروس الوند)، بازیگر
(۱۳۷۹) هفت پرده (فرزاد مؤتمن)، بازیگر
(۱۳۷۹) از صمیم قلب (بهرام کاظمی)، بازیگر
(۱۳۸۲) شمعی در باد (پوران درخشنده)، بازیگر
(۱۳۸۴) پروانهای در مه (محمدجواد کاسهساز)، بازیگر
(۱۳۸۵) سربلند (سعید تهرانی)، بازیگر
(۱۳۸۷) روز هشتم
مجموعه تلویزیونی مستانه
جوایز و انتخابها
کاندید سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل زن (دست های آلوده)
دوره ۱۸ جشنواره فیلم فجر (مسابقه سینمای ایران) – سال ۱۳۷۸
مصاحبه با عسل بدیعی در ادامه
عسل بدیعی که در سالهای اخیر بیشتر در تلویزیون و فیلمهای کوتاه بازی میکند، معتقد است: «هر زمان که نقشی در من این حس را به وجود بیاورد که میتوانم زندگیاش کنم به سمتش خیز بر میدارم و به کوتاه یا بلندیاش اهمیت نمیدهم.»
عسل بدیعی هم مثل بسیاری معتقد است «بودن یا نبودن» یکی از شاخصترین کارهایش است و این کار را بیشتر از بقیه دوست دارد. اگرچه به عقیده او «این شکل کارها خیلی طول میکشد تا دوباره تکرار شوند چون این جنس کارها معمولا بازگشت تجاری ندارد و یک کارگردان در شرایط الان باید خیلی جسارت کند که سراغ چنین سوژههایی برود".
تولد «جانیار» باعث دوری سه، چهار ساله بدیعی از سینما شد و شاید این دلیلی بود تا او در سالهای اخیر از ستاره شدن محروم شود. خودش در این باره میگوید: «وقتی آدم سه چهار سال دور است برای شروع مجدد احتیاج به یک فرصت خوب دارد. پس از بازگشتنم خیلی پیشنهاد سینمایی داشتم ولی هیچ پیشنهادی را برای بازگشت مجدد به سینما اطمینانبخش ندیدم و ترجیح دادم آرام آرام کار کنم. علاوه بر این من از آن دسته آدمهایی نیستم که برای رسیدن به یک هدفی در مقطعی همه چیز را فدا می کنند. بچهدار شدنم در آن مقطع باعث شد مسؤولیتی که در قبال پسرم داشتم و لذت مادری را در اولویت قرار بدهم.»
بازیگر فیلمهای کوتاهی چون «من تنها»، «آخرین ساعات زندگی یک مرد معمولی» و «اصغر، پیکان و همسرش و زندگی کمی غیرعادیتر» درباره تجربه بازی در فیلم کوتاه میگوید: «حضور در این فیلمها برای من تجربه بسیار خوبی بود. در جایگاه یک بازیگر حضور در فیلم کوتاه هیچ تفاوتی با یک فیلم بلند ندارد.
بازیگرهای متفاوت فرمولهای خاص خودشان را دارند. من هم باید بگردم فرمول خاص خودم را پیدا کنم که با فیزیکم، روحم، حس درونیم، میمیک و تپش قلبم هماهنگی داشته باشد. هر زمان که نقشی در من این حس را به وجود بیاورد که میتوانم زندگیاش کنم به سمتش خیز بر میدارم و به کوتاه یا بلندیاش اهمیت نمیدهم.»
بهترین چیزی که عسل بدیعی از آن حس عید میگیرد، تغییر فصل و نفس کشیدن طبیعت است. او میگوید: «وقتی کوه میروم و ابرها را میبینم، احساس میکنم بهار نزدیک است. در روزهای آخر اسفند و اولین روزهای فروردین راه رفتن و نفس کشیدن در تجریش و باغ شاتر را دوست دارم..
روحش شاد و یادش گرامی.........
تصاویر زیبا و کمیاب از زنده یاد عسل بدیعی
روحش شاد